آيا ممكن است سياستها با سياستمدار خوانده شوند؟
سياستها به دو بخش پايدار و ناپايدارند. سياستهاي پايدار سرمشقهاي سياست به حساب ميآيند و در شمار سياستهاي بنيادين قرار دارند. سياستهاي ناپايدار تابع نيازها و اقتضائات زمانند و با از ميان رفتن نيازها از ميان ميروند.
با اين رويكرد در خوانش سياستها تفاوتي در نوع آنها وجود ندارد و هريك ناگزير از خواندن خواهند بود. در عين حال خوانش سياستها معطوف به داوري خرد سياسي است.
اين سياستها با سياستمدار فهم و مفهوم ميشوند و از قالب اعلامي بيرون ميآيند و نقش اعمالي را ايفا ميكنند. يعني سياستها هرچند تابع سياستمدار نيستند،ولي چنين و چنان شدن آنها درگرو تصميم حكومتي سياستمدار است. بنابراين سياستها در جامعه سياسي با سياستمدار خوانده ميشوند كه ممكن است عقلاني يا در تعارض با آن باشند.